در سایه جنگ تحمیلی، ضرورت بازاندیشی در راهبردهای اقتصادی شرایط غیرعادی

•محمود امتی- عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی
در دنیای پُرتلاطم امروز، مدیریت بحران دیگر یک مهارت فرعی نیست؛ بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و تابآوری سیستمهای اقتصادی است. تجربه جنگ دوازدهروزه اخیر بار دیگر بهروشنی نمایان ساخت که اقتصاد، با طبیعتی ذاتاً «امنیتطلب» و «پرهیزگر از بحران»، نیازمند تدابیر هوشمندانه، تصمیمگیری بههنگام و سازوکارهایی متناسب با شرایط غیرعادی است تا تابآور شود.
در شرایطی که جو روانی جامعه ملتهب، مسیرهای تامین و توزیع کالا و خدمات دستخوش اخلال و منابع انسانی نیز تحت فشارهای مضاعف روحی و عملیاتی قرار دارند، نمیتوان با راهبردهای روزهای عادی، به استقبال بحران رفت. اینجاست که ضرورت بازطراحی سیاستها و رویکردها، چه در سطح کلان و چه در مقیاس بنگاههای اقتصادی، بیش از پیش رخ مینماید.
فعالان اقتصادی، بهویژه در بخش خصوصی، در چنین مقاطعی به مثابه ستونهای ثبات اقتصادی عمل میکنند؛ مشروط بر آنکه دولت، جایگاه این بخش را به رسمیت بشناسد، از ظرفیت آن بهره بگیرد و از اتخاذ تصمیمات یکجانبه و غیرمشورتی بپرهیزد. در بزنگاههایی اینچنین، «مشورت با بخش خصوصی»، «تفویض اختیار به استانها» و «اعتماد به مدیریت میدانی مدیران محلی و صاحبان کسبوکار» میتواند تصمیمسازی را از مسیر واقعیتهای میدانی عبور دهد.
در سطح بنگاهها نیز مدیران باید در کنار حفظ انسجام مالی، به الزامات روانی و انسانی نیز توجه داشته باشند. ایجاد حس امنیت شغلی، چیدمان منعطف وظایف بر اساس توان پرسنل، تنظیم ساعات کار با رویکرد انسانمحور و تقویت سرمایه اجتماعی درونسازمانی، نه فقط ضامن حفظ منابع انسانی، بلکه خود از مولفههای حیاتی بقای بنگاه در شرایط بحرانی میباشد. لازم است فرهنگ سازمانی نیز متناسب با اقتضائات شرایط جنگی بازتعریف شود؛ فرهنگ انعطاف، مشارکت، ایثار و همدلی.
اما همه مسئولیت بر دوش بنگاهها نیست. دولت نیز باید در چنین زمانهایی، فضای تنفسی برای اقتصاد فراهم کند. پیشنهاداتی همچون «تعلیق موقت مطالبات بانکی، مالیاتی و بیمهای»، «تسهیل فرایند صدور مجوزها»، «کاهش بروکراسی» و «مدیریت هدفمند واردات و صادرات در گلوگاههای حساس» میتواند موقتاً بار هزینهای را از دوش فعالان اقتصادی بردارد و آنها را در مسیر حفظ جریان
تولید و اشتغال یاری برساند.
آنچه در چنین شرایط ملتهب از گسترش دامنه جنگ و فجایع وحشتناک آتی آن خواهد کاست ، یقینا تصمیماتی هست که هوشمندانه آمیخته ای از جسارت ، عقلانیت و واقع بینی اتخاذ گردد.
بحران، چه در سطح کلان و چه در فضای یک بنگاه، نیازمند مدیریت آگاهانه، عالمانه و آیندهنگرانه است. امروز بیش از همیشه باید بیاموزیم که «تابآوری اقتصادی» صرفا در استمرار تولید خلاصه نمیشود، بلکه در توانایی سیستم برای تطبیق سریع، تصمیمگیری مدبرانه و تعامل موثر میان دولت و بخش خصوصی معنا مییابد.
بیتردید، جنگها روزی به پایان میرسند؛ اما آنچه باقی میماند، کارنامه ما در نحوه عبور از بحران و میزان آمادگی ما برای فرداست. اکنون زمان آن است که آموختههای خود را مستند، نظاممند و آموزشی کنیم؛ تا در آزمونهای آتی، نهفقط بقا که پیشرفت را هدف بگیریم.